نگاه به روزمره، از پنجره ای که "شاید" تا به امروز رو به ما بسته بوده است

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وبلاگ نویسی» ثبت شده است

شنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۴، ۰۱:۵۸ ق.ظ جناب ss
تقصیر من نیست!

تقصیر من نیست!

نشسته بودن کنار خیابون، بالای میدون ولیعصر... سه نفر بودن. یکی گیتار میزد و دوتای دیگه فاز ناله برداشته بودن. جلوشون چند تا عکس از دوستشون که به روایت عکس بالا مریض هست و دارن برای درمان اون پول جمع میکنن...

رفتم ازشون عکس بگیرم، اول اجازه گرفتم گفت نه. گفتم صورت ها رو محو میکنم، بازم نذاشت. گفتم از این عکس ها عکس بگیرم؟ گفت نه! گفتم فقط از نوشته چی؟ بالاخره اجازه داد. میگفت نیما خودشم نمیدونه داریم براش پول جمع میکنیم.

من نمیدونم راست میگفت یا نه، من بهشون کمک نکردم چون اطمینان نداشتم. سه سال پیش که این پست قشنگ وبلاگ خاطرات یک پزشک قانونی رو خوندنم، همش این حرفش جلوی چشمم بود... دروغ یه سری آدم باعث شده که اگر کسی هم نیاز داشته باشه من نتونم بهش اطمینان کنم.وقتی پسر خالم که الان داره پزشکی میخونه و تو بیمارستان امام خمینی هست بهم گفت:" پول جمع کردن نمیخاد.. بیاد بیمارستان مفتی درمانش میکنن."، اطمینانم بیشتر صلب شد. با این بیمه جدید سلامت ایرانیان که همه الان بیمه هستن، البته من نمیدونم بیماری این نیما ( البته در صورت وجود نیمایی ) چی بود که نیاز به پول برای درمان داشت، و از چند و چون بیمه هم خبر ندارم، ولی حرف پسرخالم جای تامل داره!

امروز با حمید رفتم فیلم پرویز رو ببینم. توی حوه هنری داره در کنار م.شیمی، کارگردانی یاد میگیره و چند تا تجربه داره (حتی منم تو یکی از مستنداش بازی کردم که امروز گفت تدوینش تموم شده)، میگفت که برای یه مستند، خودش نشسته نقش یه گدا رو بازی کرده و توی یه ربع 8 هزار تومن کاسب شده.

همه اینارو که میذارم کنار هم، میبینم اگرم طرف واقعا نیاز داشته و من کمکی نکردم، حداقل تقصیر من یکی نیست... 

۰۸ فروردين ۹۴ ، ۰۱:۵۸ ۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جناب ss

مطلب مهمان قبول میکنم اما نویسنده مهمان نه!

     با اینکه دیر به دیر آپدیت میکنم اما مطالبی که درفت میکنم که بعدا بنویسم و یا توی دفترچم یادداشت میکنم زیاده. یعنی به اندازه هفته ای یکی دو مطلب هست. هدفم از پذیرش نوشته مهمان این نیست که آپدیت وبلاگ زیاد بشه و مطمئنا الان که دارم این نوشته رو مینویسم دوست ندارم وبلاگمو با کسی به اشتراک بذارم و چند نویسنده ایش کنم ولی چون اثر خوب نوشتن رو دیدم و همه هم به این نکته اذعان دارن که خیلی روی پیشرفت آدم هم توی حرف زدن و هم توی فکر کردن اثرگذاره این نوید رو میدم که کسایی که وبلاگ ندارن و در واقع جرات نوشتن رو هنوز ندارن، به عنوان جرقه اولیه و راه انداختن موتورشون من براشون یک یا چند فرصت در نظر میگیرم. مطلبم هر چی میخاد باشه ولی خب با مشی وبلاگه من در تقابل نباشه. اینم منوط به اینه که حدودی از چیزی که میخواهین بگین رو برام میل کنین و بعد من اوکی اینا بدم برای پروراندن مطلب توسط شما.

     مشکلی که ما توی وب فارسی داریم اینه که تنوع در گفتار و اشتراک تجربه ها نداریم. مثلا منی که دوسال انجمن علمی بودم نمیام بهتون بگم چی شد، چی عایدم شد، چیکارا کردم و... این هم به من کمک میفهمم چیکارا کردم و ذهنیتم نسبت به خودم اصلاح میشه و هم کسی که دوست داره کاری کنه و یا داره انجام میده از تجربیات من استفاده کنه. مثلا الان دو تا از دوستام که هر دو اسمشون امیر هست، یکیشون دبیر انجمن علمی عمران امیر کبیره و یکی علم و صنعت. من با جفتشون بودم و میدونم قبلش توانایی مدیریت و کنترل تیم نداشتن و الان حتما با پارسال تفاوت میکنن ولی ندیدم بیان چیزی از این تجربیاتشون بگن، چقد سختی کشیدن و اینجور حرفا.

     خلاصه اگه وبلاگ قدیمی دارین برین تجدیدش کنین و اگرم ندارین من با شرایط بالا در خدمتم!

پ.ن: اگر کسی دعوتنامه برای سیستم بیان میخواد توی کامنت ها بگه چون من 9 تا دارم.

۳۰ تیر ۹۲ ، ۱۷:۵۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جناب ss