نگاه به روزمره، از پنجره ای که "شاید" تا به امروز رو به ما بسته بوده است

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دیالوگ» ثبت شده است

شنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۵۷ ق.ظ جناب ss
دیالوگ 2: شَرِ کسی رو یا ببخش یا فقط به خودش برگردون

دیالوگ 2: شَرِ کسی رو یا ببخش یا فقط به خودش برگردون

+  زن جنتی مرده!

 -  اِاِاِ، کی؟

+ همین دیروز، پریروز.

-  فقط به احترام پسرش چیزی بهش نمیگم...

+  با جنتی مشکل داری به زنش چه ربطی داره؟ چرا الکی پسرش رو بهونه میکنی؟ شدی مثل کسایی که با یکی دعواشون شده فحش خواهر و مادر میدن... به اون بنده خدا ها چه! اگر زورت به یکی نمیرسه چرا بقیه از بقیه مایه میذاری؟؟

پ.ن: فیلم پرویز یه همچین فضایی داره...

۰۸ فروردين ۹۴ ، ۰۰:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جناب ss
دوشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۵۸ ب.ظ جناب ss
دیالوگ 1: من زن‌ها رو بیشتر از کالا‌ها دوست دارم!

دیالوگ 1: من زن‌ها رو بیشتر از کالا‌ها دوست دارم!

- میخام هارد بخرم. باید برم چهارراه ولیعصر!

+ چرا از دیجی کالا نمیخری؟

- چون امروز صبح زنگ زدم پرسیدم از مغازه، دیجی کالا 20 هزار تومن گرون تر میداد...

+ به نظر منم گرون میده..

- میای بریم؟ تنها حوصله ام نمیشه!

+ آره... پایم...

.

.

.

+ من سر گوشیم 200 هزار تومن تخفیف گرفتم...

- نه بابا... چجوری؟ به منم یاد بده خب!

+ کاری نداره... ابتدا ریمل بخر، مهربون باش و بخند.

- پس حتما باید بیای بریم با هم برام تخفیف بگیری!

+ میام

... یکم فکر کردم...

- نه! نمیخاد بیای، تخفیف نمیخام چون ارزش تو بیشتر از این حرفاس که تورو (عزت نفست رو) جای یه کالا باهاش معاوضه کنم!

۲۵ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۵۸ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جناب ss