دیشب مامانم دو تا فنجون قهوه درست کرده بود که خیلی با استاندارد ها تفاوت داشت، البته تقصیری نداشت، نه مدل خاصی بلد نبود که درستش کنه، نه آسیاب خاصی داشت که با توجه به قهوه آسیابش کنه و نه اینکه بدونه چقد آب بزنه و آبش باید تو چه دمایی باشه. خب همه اینا با یه قهوه رو قهوه میکنه اما حرف من چیزی دیگه هستش. بعدش فال قهوه گرفتیم. حدود 5 سال پیش دوبار پیش زندایی مامانم نشسته بودم و اون موقع یاد گرفته بودم که چی نماد چیه و از این جور حرفا. البته دیشب فقط یادم بود که نقطه سفید نماد یه خبره. قاعدتا هیچ اعتقادی به فال قهوه ندارم ولی خب نتایجش جالبه. مثلا توی مجلسی که بودیم دخترخاله مامانم که حامله بود توی نعلبکیش یه پسر بچه افتاده بود و این جالب بود از نظرم، چون یه ماه بعدش پسر زایید :)

     دنبال این نبودم که یادم بیاد چی به چیه، میتونستم برم یه گوگل کنم و یادم بیاد، اما ترجیح دادم بشینم و بهش نگاه کنم و از تخیلم استفاده کنم ببینم چیا از توش درمیاد. خیلی حال میده آدم از هیچی بشینه یه چیزی بسازه، این که قوه خیالتو آزاد کنی و بذاری بره و تو دنبالش بدویی خیلی از نظر من باحاله و حس رضایت از خویشتن منو ارضا میکنه! توی این کنکاشت به یه آدم که رو صندلی نشته بود، یه آدم در حال رقص و سماع و یه گربه دیدم.

     پیشنهاد میکنم چند وقت یه بار اینو تجربه کنید، اگرم قهوه دمه دستتون نیست یا حال ندارید برید درست کنید با ابرای تو آسمون و حتی خیلی شاختر با ستاره ها که دیگه حداقل توی تهرون نمی بینیمشون تخیل کنید. همه این صورت فلکی ها همینجوری ساخته شده دیگه، یکی یه چیزی ول داده، بعد در نظر دیگران خودشو بدست آورده معروف شده، به همین سادگی!

پ.ن: اگه میخاین بیشتر در مورد قهوه و آداب درست کردن و خوردنش و حتی راجع به کافی شاپ ها بیشتر بدونین یه سر به آیکافی بزنین. تو نوشته قبلی نوشته بودم که ما تو وب فارسی کاره جدید و عجیب کم میکنیم، منظورم چیزی در این حد و حدود بود، نه از این سایت دانلودا!

پ.ن 2: بی ربط ولی اگه این روزا با سرچ توی گوگل مشکل دارین من شدیدا بهتون داک داک گو رو پیشنهاد میکنم. نتایج هیچی به گوگل نمیرسه ولی خب با این داستان های پریسم و NSA این موتور جستجوی خوبیه، چون شما رو ردیابی و علایقتون رو ثبت نمیکنه، برعکس همه!