نگاه به روزمره، از پنجره ای که "شاید" تا به امروز رو به ما بسته بوده است

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

من و شبکه‌های اجتماعی

 

از وقتی که رو به اینترنت پر سرعت اووردم، همون اولاش با گودر مرحوم اشنا شدم. البته نه به عنوان شبکه اجتماعی،بلکه به عنوان فیدریدر. البته خیلی با قسمت اجتماعیش حال میکردما ولی شاید به غیر از روزای اولش تا تقریباً یه ماه بعدش که هنوز تو ذوق بودم مطلب زیادی خودم به عنوان نوت نمینوشتم. میخوندم، لایک میزدم، شر میکردم. انصافاً مطالب قشنگ بود. فقط یه مشکلی که داشت خیلی توش فحش میدادن. بی‌احترامی به مقدسات دینی هم زیاد بود. تموم که شد قابلیت های اجتماعیش خیلی ناراحت شدم. نه به خاطر نت‌هاش، بیشتر به خاطر کامنت گذاشتن‌ روی لینک‌ها. اصلا کل فاز گودر از نظر من این بود. اِنقدر تو این کامنتا ادم مطلب گیرش میومد. نگاه های مختلف نسبت به یه موضوع رومیدید. واقعاً جالب بود.

گوگل پلاسم با اینکه جزو اولین نفرات بودم که توش عضو شدم زمانی که پابلیک نبود اونم منو جذب نکرد، البته کردا ولی اونم اولاش فقط. میرفتیم باگ ریپورت میدادیم و حالی میکردیم برا خودمون. یادمه دو روز بعد افتتاحش از مشهد اومدم ساعت 1 شب پریدم تو گودر رفتم تو تگ ای‌تی دیدم وبلاگینا زده شبکه اجتماعی جدید گوگل. ما هم گوگل فن بوی، مثل پلنگ پریدم توش عضو شدم. حدود ساعت 2 شب بود. فرداش اینا که همش اخبارشو دنبال میکردیم یادمه یه سایت بود که بهت میگف چندمین نفری که عضو شدی.من بعد چهار روز اینا رفتم رجیستر کردم دیدم حدود 1300 اینا بودم.کلا یه حالی داش. گوردیا اونجام بودن. میشه گف بیشترین فعالیتم تو همین شبکه بوده. اونم غیرمستقیم. بیشتر با دکمه شر از اینور اونور تو وب توش مطلب شرمیکنم.

این وسطا رفتم توعیتر. بیشتر از همه ازش خوشم اومد.سادگیش عالیه. چیزا و کسایی که میخای توشن. اپدیتی همش. البته جفنگم توش زیاده ولی  میشه یه کارایی کرد و تحمل نمود. ایشالله تو پستای بعدی هم میخام راجع به مینیمال نویسی صحبت کنم. اینجا وبلاگ فناوری نیست بلکه بیشتر نظرات شخصی منه و تحلیل‌هام. میتونن درست یا نادرست باشن. مهم اینه که بیانشون کنم.

۲۸ خرداد ۹۲ ، ۲۱:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جناب ss

ورود نامه

چرا اصلا من اومدم اینجا شروع کردم بنویسم؟ شاید مهم‌ترینش اینه که خواستم نوشته‌هام یک جا باشن. اِنقد این دفتر اون دفتر و شلخته نباشندلیل دیگه مهارتم تو نوشتن و حرف زدن بود. نه اینکه مهارت دارم میخام اینجا نشون بدما، نه اتفاقا کاملا برعکس هستش، اومدم اینجا مهارت کسب کنم. بتونم حرف بزنم. چیزی که تو ذهنم هست رو پیاده کنم. دو سال با خودم کلنجار رفتم که وبلاگ داشته باشم یا نه. بعد دوسال قسمت وبلاگ نویسم بر ننویسم پیروز شد.
تولد وبلاگم با تولد حضرت مهدی متقارن شد. جالبه. ایشالله بتونم اینجا از ایشون صحبت کنم. امید آنکه شاید...

۲۸ خرداد ۹۲ ، ۲۱:۴۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جناب ss