نگاه به روزمره، از پنجره ای که "شاید" تا به امروز رو به ما بسته بوده است

۱۸ مطلب با موضوع «دگرگونی» ثبت شده است

دعای ابوحمزه- قسمت اول

تصمیم گرفتم دعای ابوحمزه رو هر روز یه قسمتیشو براتون بذارم. برنامه ریزیش طوریه که هر شب ساعت 10 یه قسمتیش میاد و تا حدود 12 روز تموم میشه. تیکه تیکه بذاریم احتمال اینکه خونده بشه زیاد تر میشه. میریم که شروع کنیم...

منبع

بسم الله الرحمن الرحیم

 اِلهی لا تُؤَدِّبْنی بِعُقوُبَتِکَ وَلا تَمْکُرْ بی فی

خدایا مرا به مجازات و عقوبتت ادب مکن و مکر مکن به من

حیلَتِکَ مِنْ اَینَ لِی الْخَیرُ یا رَبِّ وَلا یوُجَدُ اِلاّ مِنْ عِنْدِکَ وَمِنْ اَینَ

با حیله‌ات. از کجا خیری به دست آورم ای پروردگار من با اینکه خیری یافت نشود جز در پیش تو و از کجا

لِی النَّجاه وَلا تُسْتَطاعُ اِلاّ بِکَ لاَ الَّذی اَحْسَنَ اسْتَغْنی عَنْ عَوْنِکَ

نجاتی برایم باشد با اینکه نجاتی نتوان یافت جز به کمک تو. نه آن کس که نیکی کند بی نیاز است از کمک تو

وَرَحْمَتِکَ وَلاَ الَّذی اَسآءَ وَاجْتَرَءَ عَلَیکَ وَلَمْ یرْضِکَ خَرَجَ عَنْ

و رحمتت و نه آنکس که بد کند و دلیری بر تو کند و خوشنودی‌ات نجوید از تحت قدرت تو بیرون رود

قُدْرَتِکَ یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ بگوید تا آنکه نفس قطع شود [بِکَ] عَرَفْتُکَ

ای پروردگار من ...  به‌وسیله خودت من ترا شناختم

وَاَنْتَ دَلَلْتَنی عَلَیکَ وَدَعَوْتَنی اِلَیکَ وَلَوْلا اَنْتَ لَمْ اَدْرِ ما اَنْتَ

و تو مرا برخود راهنمایی کردی و به‌سوی خود خواندی و اگر تو نبودی من ندانستم که تو کیستی

اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذی اَدْعوُهُ فَیجیبُنی وَ اِنْ کُنْتُ بَطیـئاً حینَ یدْعوُنی

ستایش خدایی را که می‌خوانمش و او پاسخم دهد و اگرچه وقتی می‌خواندم به‌کندی به درگاهش روم

وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذی اَسْئَلُهُ فَیعْطینی وَاِنْ کُنْتُ بَخیلاً حینَ یسْتَقْرِضُنی

و ستایش خدایی را که می‌خواهم از او و به من عطا می‌کند و اگرچه در هنگامی که او از من چیزی قرض خواهد من بخل کنم

وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذی اُنادیهِ کُلَّما شِئْتُ لِحاجَتی وَاَخْلوُ بِهِ حَیثُ شِئْتُ

و ستایش خدایی را که هرگاه برای حاجتی بخواهم او را ندا کنم و هر زمان بخواهم برای

لِسِرِّی بِغَیرِ شَفیـع فَیقْضی لی حاجَتی اَلْحَمْدُللهِِ الَّذی لا اَدْعُو غَیرَهُ

راز و نیاز بدون واسطه با او خلوت کنم و او حاجتم را برآورد. ستایش خدایی را که جز او

وَلَوْ دَعَوْتُ غَیرَهُ لَمْ یسْتَجِبْ لی دُعآئی وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذی لا اَرْجُو

کسی را نخوانم و اگر غیر او دیگری را می‌خواندم دعایم را مستجاب نمی‌کرد و ستایش خدایی را که به‌جز او

غَیرَهُ وَلَوْ رَجَوْتُ غَیرَهُ لاََخْلَفَ رَجآئی وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذی وَکَلَنی

امید ندارم و اگر به غیر او امیدی داشتم ناامیدم می‌کرد و ستایش خدایی را که مرا به حضرت خود

اِلَیهِ فَاَکْرَمَنی وَلَمْ یکِلْنی اِلَی النّاسِ فَیهینُونی وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذی

واگذار کرده و از این رو به من اکرام کرده و به مردم واگذارم نکرده که مرا خوارکنند و ستایش خدایی را که

تَحَبَّبَ اِلَی وَهُوَ غَنِی عَنّی وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذی یحْلُمُ عَنّی حَتّی کَاَ نّی

با من دوستی کند در صورتی که از من بی نیاز است و ستایش خدایی را که نسبت به من بردباری کند تا به جایی که

لا ذَنْبَ لی فَرَبّی اَحْمَدُ شَیء عِنْدی وَاَحَقُّ بِحَمْدی اَللّـهُمَّ اِنّی اَجِدُ

گویا گناهی ندارم. پس پروردگار من ستوده‌ترین چیزها است نزد من و به ستایش من سزاوارتر است. خدایا من همه راه‌های

سُبُلَ الْمَطالِبِ اِلَیکَ مُشْرَعَةً وَمَناهِلَ الرَّجآءِ اِلَیکَ مُتْرَعَةً

مقاصد را به سوی تو باز می‌بینم و چشمه‌های امید را به‌سویت سرشار می‌یابم

وَالاِْسْتِعانَةَ بِفَضْلِکَ لِمَنْ اَمَّلَکَ مُباحَةً وَاَبْوابَ الدُّعآءِ اِلَیکَ

و یاری جستن به فضل تو برای آرزومندانت مباح و بی‌مانع است و درهای دعا به‌سوی تو برای

لِلصّارِخینَ مَفْتوُحَةً وَاَعْلَمُ اَنَّکَ لِلرّاجی بِمَوْضِعِ اِجابَة وَلِلْمَلْهوُفینَ

فریادکنندگان باز است و به خوبی می دانم که تو برای اجابت شخص امیدوار آماده‌ای و برای فریادرسی اندوهگینان

بِمَرْصَدِ اِغاثَة وَاَنَّ فِی اللَّهْفِ اِلی جوُدِکَ وَالرِّضا بِقَضآئِکَ عِوَضاً

مهیای فریادرسی هستی و به‌راستی می‌دانم که در پناهندگی به جود و کرمت و خشنودی به قضا و قدرت عوضی است

مِنْ مَنْعِ الْباخِلینَ وَمَنْدوُحَةً عَمّا فی اَیدِی الْمُسْتَاْثِرینَ وَاَنَّ

از جلوگیری کردن بخیلان و گشایشی است از احتیاج بدانچه در دست دنیاطلبان است و به‌راستی

الرّاحِلَ اِلَیکَ قَریبُ الْمَسافَةِ وَاَنَّکَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ اِلاّ اَنْ

کوچ کننده به درگاهت راهش نزدیک است و مسلماً تو از خلق خود در حجاب نشوی مگر آنکه

تَحْجُبَهُمُ الاَْعمالُ دوُنَکَ وَقَدْ قَصَدْتُ اِلَیکَ بِطَلِبَتی وَتَوَجَّهْتُ اِلَیکَ

کردارشان میان آنها و تو حاجب شود و من با مطلبی که دارم قصد تو را کرده

بِحاجَتی وَجَعَلْتُ بِکَ اسْتِغاثَتی وَبِدُعآئِکَ تَوَسُّلی مِنْ غَیرِ

و با حاجت خود رو به درگاه تو آوردم و استغاثه‌ام را به درگاه تو قرار دادم و دعای تو را دست آویز خود کردم بی آنکه من

اسْتِحْقاِ لاِسْتِماعِکَ مِنّی وَلاَ اسْتیجاب لِعَفْوِکَ عَنّی بَلْ لِثِقَتی

استحقاق داشته باشم که تو از من بشنوی و نه مستوجب آنم که از من بگذری بلکه بدان اعتمادی که من

بِکَرَمِکَ وَسُکوُنی اِلی صِدِِْ وَعْدِکَ وَلَجَائ اِلی الاْیمانِ

به کرم تو دارم و آن اطمینانی که به درستی وعده‌ات دارم و به خاطر پناهندگی‌ام به ایمان

بِتَوْحیدِکَ وَیقینی بِمَعْرِفَتِکَ مِنّی اَنْ لا رَبَّ [لی] غَیرُکَ وَلا اِلـهَ اِلاّ

و اعتقادی که بر یگانگی تو دارم و یقینی که به معرفت و شناسایی تو دارم که می‌دانم پروردگاری غیر

اَنْتَ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ اَللّـهُمَّ اَنْتَ الْقائِلُ وَقَوْلُکَ حَقٌّ وَوَعْدُکَ

تو نیست و معبودی جز تو وجود ندارد یگانه‌ای که شریکی برایت نیست خدایا تو فرمودی و گفتارت حق و وعده ات

صِدٌِْ وَاسْئَلوُا اللهَ مِنْ فَضْلِهِ اِنَ اللهَ کانَ بِکُمْ رَحیماً وَلَیسَ مِنْ

راست است (که فرمودی) «و درخواست کنید خدا را از فضلش که به‌راستی او به شما مهربان است» و رسم تو چنان نیست

صِفاتِکَ یا سَیدی اَنْ تَاْمُرَ بِالسُّؤالِ وَتَمْنَعَ الْعَطِیةَ وَاَنْتَ الْمَنّانُ

ای آقای من که دستور سوال بدهی ولی از عطا و بخشش دریغ نموده و خودداری کنی و تویی بخشاینده

بِالْعَطِیاتِ عَلی اَهْلِ مَمْلَکَتِکَ وَالْعائِدُ عَلَیهِمْ بِتَحَنُّنِ رَاْفَتِکَ

به عطایا بر اهل کشور خود و متوجه بدانها به مهربانی و رأفتت.

۳۰ تیر ۹۲ ، ۱۷:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جناب ss

اگه میخاید بفهمید این دعا یعنی چی اینجوری بخونیدش

بسم الله الرحمن الرحیم

اَللّـهُمَّ اَدْخِلْ عَلى اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ بالظهور الحجه

اَللّـهُمَّ اَغْنِ کُلَّ فَقیرٍ بالظهور الحجه

اَللّـهُمَّ اَشْبِعْ کُلَّ جائِعٍ  بالظهور الحجه


اَللّـهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیانٍ بالظهور الحجه

اَللّـهُمَّ اقْضِ دَیْنَ کُلِّ مَدینٍ بالظهور الحجه


اَللّـهُمَّ فَرِّجْ عَنْ کُلِّ مَکْرُوبٍ بالظهور الحجه

اَللّـهُمَّ رُدَّ کُلَّ غَریبٍ بالظهور الحجه

اَللّـهُمَّ فُکَّ کُلَّ اَسیرٍ بالظهور الحجه

اَللّـهُمَّ اَصْلِحْ کُلَّ فاسِدٍ مِنْ اُمُورِ الْمُسْلِمینَ بالظهور الحجه

اَللّـهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَریضٍ بالظهور الحجه

اللّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنا بِغِناکَ بالظهور الحجه

اَللّـهُمَّ غَیِّر سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِکَ بالظهور الحجه

اَللّـهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ وَاَغْنِنا مِنَ الْفَقْرِ بالظهور الحجه

اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ 

به نظرتون الان با معناتر نمیاد؟ اگر بحثی دارید توی نظرات بگید.

۲۱ تیر ۹۲ ، ۰۰:۴۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جناب ss

تغییر اصلی جاودانه

“تنها چیزی که در این دنیا تغییر نمیکند تغییر است” و یا جمله‌ای با همین مضمون. گشتم اصلش و گوینده اون رو پیدا نکردم . خب منم از تغییرات مستثنی نیستم. الان هم مشغولِ عوض کردن هرچی تا الان نوشتم هستم. یه بازخورد خیلی خوب گرفتم. وقتی خودم نوشته هام رو میخوندم میفهمیدم یه مشکلی داره ولی نمیفهمیدم چیه. در راستای “دوست آنست که گیرد دست دوست” امیر بهم یه بازخورد داد و منم چون باهاش حال کردم و در واقع چون  دردم بود اجراش کردم. بازم در حد توانم. توی ورودنامه نوشته بودم اومدم یاد بگیرم. خوشحالم داره محقق میشه. از این به بعد پست های وبلاگ هیچ وقت ثابت نمیمونن و هی عوض میشن. برای اینکه شما بفهمید و خودمم حساب دستم باشه، یه تدبیری اندیشیدم. اول هر پست یه عدد میبینید. 0.1 یعنی اولین انتشار. اگر قرار بشه تغییری تو مطالب ایجاد بشه به تعداد دفعات 0.1 بهش اضافه میشه و همینجوری میره بالا. خیلی دوست داشتم میتونستم پست های وبلاگ رو بصورت ویکی در اختیار شما قرار بدم که دیگه این داستان هارو نداشته باشه، ولی بنابر دلایل زیادی الان این امکان رو ندارم.

پ.ن : امیر در بازخوردی دیگر فرمود که بذار هر چی نوشتی ثابت بمونه و روش وقت نذار، اینوطری بهتر تغییرات رو حس میکنی. سعی میکنم دست نزنم اما چون آدم کمال گراست نمیتونه جلو خودشو بگیره!

۰۸ تیر ۹۲ ، ۱۳:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جناب ss

"اندر باب یاد گیری: "من این همه نیستم

خوشم نمیاد الکی بهتون از این حرفای روان شناسی که خیلی وقته دیگه ازش بدم میاد - حداقل ذیل این اسم - براتون ردیف کنم. فقط می‌خواستم در قالب یک نصیحت که خودمم بهش مبتلا هستم بگم چیکار کنیم که موقع یادگیری قاطی نکنیم.

اِنقدر مطلب زیاده و هرچی بگی من معمولا علاقه شدید به یادگیریش دارم و آدم مثه خودم زیاد دیدم. اما زمان ما محدودِ. تیتر وار یاد گرفتنم شاید یه جاهایی به کار بیاد ولی فایده نداره. فقط آدمو باد میکنه که خیلی حالیته که در واقع هیچی حالیت نیست. خلاصه کلام: "من این همه نیستم"، ینی نمیتونم باشم. من نمیتونم این همه چیزو یاد بگیرم و بتونم به کار ببرم. باید قبول کنیم و با این که خیلی سخته یه چیزی از بین چیزایی که دوس داریم انتخاب بکنیم و ادامش بدیم. یادمه یه جمله قشنگ خوندم: "وقتی دنبال دو تا خرگوش میکنی نمیتونی هیچ کدوم رو بگیری."

به جای اینکه وقت صرف آموزش‌هایی که شاید هیچوقت به دردمون نخوره بکنیم، باید یاد بگیریم تیم خوب جمع کنیم که تو کارا کمکون کنن. گاهی اوقات آدم باید هزینه کنه، حتی به دوست نزدیکت هم یه هزینه بدی تا کاری که میخای برات رو انجام بده، با اینکه هزینه‌ای دادی سود کردی، سود در وقت. حالا خود دانی. برای شروع باید تصمیم گرفت که دنبال چی بریم و مطمئنا این سخت ترین مرحله هستش. بهترین کمک برای تعیین هدف نوع دردِ الان تو هستش. بنابر دردت باید دنبال درمانش باشی. مشخصه درد اینه که تا درمان نشه ولت نمیکنه. در این موردم بهترین دکتر خلوت با خودته، اونم صادقانه!

 

۰۶ تیر ۹۲ ، ۱۵:۴۹ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جناب ss